بررس‍ی نقش جاذبه های طبیعی ورزشی در انتخاب مقصد گردشگران استان های مازندران و گلستان

هدف از این مطالعه، بررسی نقش جاذبه های طبیعی ورزشی در انتخاب مقصد گردشگران استان های مازندران و گلستان از دیدگاه گردشگران و کارشناسان گردشگری و ورزشی این دو استان، تعیین مشکلات موجود در بخش گردشگری دو استان با توجه به جاذبه های طبیعی ورزشی آنها و مقایسه دیدگاه گردشگران و کارشناسان در زمینه جاذبه های طبیعی ورزشی و مشکلات موجود در بخش گردشگری استان مازندران و گلستان می باشد. پژوهش از نوع توصیفی زمینه یابی است که به روش میدانی و با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخته (گردشگران و کارشناسان) بر اساس اهداف تحقیق انجام شده است. از آمار توصیفی جهت بیان شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی و توزیع استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کارشناسان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و آژانس های مسافرتی فعال در زمین? تورگردانی استان های مازندران و گلستان، کارشناسان ورزشی شاغل در هیات های ورزشی منتخب و ادارات کل تربیت بدنی دو استان و همچنین کلیه گردشگران وارد شده به این دو استان بوده است. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عامل نشان می دهد که از دیدگاه گردشگران، تاثیر وجود جاذبه های مربوط به مناطق ساحلی و آبی، مناطق کوهستانی، اقامت و کمپینگ، آب گرم و طبیعت درمانی و دامنه نوردی و طبیعت گردی بالاتر از حد متوسط (0.01p<) و نیز تاثیر وجود جاذبه های مربوط به صید و شکار در حد متوسط است (0.01p>). از دیدگاه کارشناسان، نقش تمامی جاذبه های مربوطه بالاتر از حد متوسط است (0.01p<). با توجه به نتایج تحقیق در بررسی وضعیت موجود دیدگاه دو گروه گردشگران و کارشناسان نسبت به مشکلات (با تکیه تحلیل عاملی)، چنین استنباط می شود که مشکلات مربوط به مدیریت، مشکلات فرهنگی و مشکلات مربوط به زیرساخت ها بالاتر از حد متوسط است (0.01p<). از نتایج بررسی مقایسه ی دیدگاه کارشناسان و گردشگران (با تکیه بر تحلیل عاملی) در زمینه جاذبه ها چنین برآمد که تفاوت معنی داری بین میانگین گروه گردشگران و کارشناسان وجود دارد و کارشناسان جاذبه های بیشتری را نسبت به گردشگران، مطرح کردند. لازم به ذکر است که در مولفه جاذبه های مربوط به آب گرم و طبیعت درمانی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. یافته های مربوط به بررسی مقایسه ی دیدگاه کارشناسان و گردشگران در زمینه مشکلات نشان داد که کارشناسان مشکلات گردشگری ورزشی بیشتری را نسبت به گردشگران، مطرح کردند و در مولفه مشکلات مربوط به زیرساخت ها تفاوت معنی داری بین دیدگاه دو گروه مشاهده نشد. همچنین تفاوت معنی داری بین میانگین های دیدگاه گردشگران نسبت به جاذبه های طبیعی ورزشی و مشکلات انتخاب مقصد در دو گروه زنان و مردان وجود دارد. از این رو، با رجوع به میانگین های هر دو گروه و با توجه به اینکه میانگین زنان گردشگر بالاتر از میانگین مردان گردشگر می باشد، عنوان می شود که زنان گردشگر بیشتر از مردان گردشگر اعتقاد دارند که جاذبه های طبیعی ورزشی بر انتخاب مقصد مورد نظر موثر است و همچنین، مشکلات مطرح شده بر انتخاب مقصد مورد نظر اثر منفی دارد.